از دریا تا دریا... از کران تا کران...

این عطرها که می‌تنیم

از خواب به خیال

از خیال به خیال

پیام‌هایی هستند که به ما می‌رسند

از نفس به نفس

از زبان به زبان.

 

این اشک‌ها که به بار می‌رسانیم

از سوگ به سوگ

از اندوه به اندوه

امیدهایی هستند که انتظارمان را می‌کشند

از آستان به آستان

از انتظار به انتظار.

 

این گام‌ها که به هم پیوند می‌دهیم

از نفس‌تازه‌کردن تا نفس‌تازه‌کردن

از گذار تا گذار

تمناهایی هستند که ما را پی می‌گیرند

از درنگ به درنگ

از میلاد به میلاد.

 

این‌ بوسه‌ها که نثار می‌کنیم

از لب به لب

از دهان به دهان

ایثارهایی هستند که ما را می‌نوازند

از طره به طره

از وعده به وعده.

 

این تاج‌های گُل که می‌بافیم

از دست به دست

از راه به راه

باغ‌هایی هستند که از آن‌ها فرود می‌آییم

از پله به پله

از صفه به صفه.

 

این سکوت که ما را جدا می‌کند

از پیوند به پیوند

از چهره به چهره

تنها بندری است که ما را به هم می‌پیوندد

از دریا به دریا

از ساحل به ساحل.

 

 

 

                             داریوش شایگان

                             پرتو(؟)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد